ترجمه مقاله

وافی

vāfi

۱. به اندازۀ کافی.
۲. [قدیمی] وفاکننده‌به‌عهد؛ به‌ سر برندۀ پیمان؛ کسی که به عهد و پیمان خود وفا می‌کند.
۳. [قدیمی] تمام و کامل.

۱. بس، بسنده، فراوان، کافی، مستوفا، مشبع، مکفی
۲. باکفایت، سزاوار، لایق
۳. باوفا

ترجمه مقاله