مواثقلغتنامه دهخدامواثق . [ م ُ ث ِ ] (ع ص ) هم وثاق و متحد. (ناظم الاطباء). معاهد. (از اقرب الموارد). رجوع به مواثقة شود.
ماوافرهنگ مترادف و متضاد۱. پناه، پناهگاه، ملاذ، ملجا ۲. جا، جایگاه، سامان، محل، مقام، موضع، منزل، مسکن، وثاق