لغتنامه دهخدا
ورش . [ وَ ] (ع اِ) طعامی است که از شیر سازند. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). چیزی است که از شیر سازند. (از اقرب الموارد). || (مص ) ورغلانیدن کسی را. (منتهی الارب ). واداشتن کسی را. اغراء. (از اقرب الموارد). || ناخوانده بر وقت خوردن کسی در آمدن . (منتهی الارب ). ناخوانده و دع