ترجمه مقاله

وزین

vazin

۱. سنگین؛ گران؛ ثقیل.
۲. [مجاز] متین؛ باوقار.

۱. پروزن، ثقیل، سنگین، گران، گرانسنگ
۲. باوقار، رزین، سنجیده، گرانقدر، موقر، مهم، ≠ سبک

سنگین

ترجمه مقاله