وطواطلغتنامه دهخداوطواط. [ وَطْ ] (اِخ ) محمدبن محمدبن عبدالجلیل بلخی ، ملقب به رشیدالدین . صاحب کتاب حدائق السحر فی دقائق الشعر و رسائل و اشعار به عربی و فارسی و کتاب ابکارالافکار و لغات القرآن . رجوع به شرح حال او در مقدمه ٔ حدائق السحر به قلم اقبال آشتیانی و کشف الظنون و معجم الادباء یاقوت
وطواطلغتنامه دهخداوطواط. [ وَطْ ] (ع اِ) خفاش . (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). شب پره . (ناظم الاطباء) (دهار). بلستک . شوپرک . (مهذب الاسماء). || پرستو. خطاف . (ناظم الاطباء). پرستو که آن را خطاف گویند و به هندی ابابیل نامند. (از آنندراج ). نوعی از پرستوی کوهی . (اقرب الموارد) (غیاث اللغات ) (
وطواطلغتنامه دهخداوطواط. [ وَطْ ](اِخ ) محمدبن ابراهیم کتبی وراق (متوفی به سال 718 هَ .ق .). او راست کتاب مناهج الفکر و مباهج العبر.
رشیدالدین وطواطلغتنامه دهخدارشیدالدین وطواط. [ رَ دُدْ دی ن ِ وَطْ ] (اِخ ) محمدبن عبدالجلیل عمری بلخی ، ملقب به رشیدالدین کاتب و معروف به وطواط. در حدود سال 480 هَ . ق . در بلخ تولد یافت و بسال 573 هَ . ق . درگذشت . او راست : <span cla
وطواطیلغتنامه دهخداوطواطی . [ وَطْ وا طی ی ] (ع ص ) ضعیف و ترسو. (اقرب الموارد). || مرد پرحرف پرگوی . (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
وطواطةلغتنامه دهخداوطواطة. [ وَطْ وا طَ ] (ع ص ) التی تقارب کلامها. (اقرب الموارد). زنی که جلد و تند حرف زند. (ناظم الاطباء). || الصیاحة. زن فریادکشنده . (اقرب الموارد).
وطواطیلغتنامه دهخداوطواطی . [ وَطْ وا طی ی ] (ع ص ) ضعیف و ترسو. (اقرب الموارد). || مرد پرحرف پرگوی . (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
رشیدالدین وطواطلغتنامه دهخدارشیدالدین وطواط. [ رَ دُدْ دی ن ِ وَطْ ] (اِخ ) محمدبن عبدالجلیل عمری بلخی ، ملقب به رشیدالدین کاتب و معروف به وطواط. در حدود سال 480 هَ . ق . در بلخ تولد یافت و بسال 573 هَ . ق . درگذشت . او راست : <span cla
عبدالجلیللغتنامه دهخداعبدالجلیل . [ ع َ دُل ْ ج َ ] (اِخ ) رشیدالدین وطواط. رجوع به رشیدالدین وطواط شود.
رشیدیلغتنامه دهخدارشیدی . [ رَ ] (اِخ ) یا رشیدالدین وطواط. رجوع به رشیدالدین وطواط و قاموس الاعلام ترکی ج 3 شود.
وطواطةلغتنامه دهخداوطواطة. [ وَطْ وا طَ ] (ع ص ) التی تقارب کلامها. (اقرب الموارد). زنی که جلد و تند حرف زند. (ناظم الاطباء). || الصیاحة. زن فریادکشنده . (اقرب الموارد).
وطواطیلغتنامه دهخداوطواطی . [ وَطْ وا طی ی ] (ع ص ) ضعیف و ترسو. (اقرب الموارد). || مرد پرحرف پرگوی . (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
رشیدالدین وطواطلغتنامه دهخدارشیدالدین وطواط. [ رَ دُدْ دی ن ِ وَطْ ] (اِخ ) محمدبن عبدالجلیل عمری بلخی ، ملقب به رشیدالدین کاتب و معروف به وطواط. در حدود سال 480 هَ . ق . در بلخ تولد یافت و بسال 573 هَ . ق . درگذشت . او راست : <span cla