ولدالزنالغتنامه دهخداولدالزنا. [ وَ ل َ دُزْ زِ ] (ع ص مرکب ) زاده ٔ حرام . (غیاث اللغات ). حرام زاده . (کشاف اصطلاحات الفنون ) (آنندراج ). || (اِ مرکب ) پروانه ها و کرم ها و دیگر حشرات که در ایام برشکال پیدا میشوند، و به طلوع ستاره ٔ سهیل بمیرند. (آنندراج ) (از غیاث اللغات ) :</
ولدالزنافرهنگ فارسی عمید۱. زنازاده؛ حرامزاده؛ خشوک؛ سنداره؛ سندره.۲. (اسم) [قدیمی، مجاز] کرم شبتاب که به اعتقاد قدما با طلوع ستارۀ سهیل میمیرد.