چوکلالغتنامه دهخداچوکلا. [ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان فرح آباد از آبادیهای مازندران و استرآباد. (مازندران و استرآباد رابینو ص 161).
چوکلالغتنامه دهخداچوکلا.[ ک َ ] (اِخ ) مشهور به بیشه سر. دهی است از دهستان میان رود بخش مرکزی شهرستان ساری . 250 تن سکنه دارد. آب آن از رودخانه ٔ تجن . محصولش برنج و غلات و پنبه است . صیفی کاری دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2</sp
وکلاءلغتنامه دهخداوکلاء. [ وُ ک َ ] (ع اِ) ج ِ وکیل . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (آنندراج ). رجوع به وکیل شود.
وکلاءلغتنامه دهخداوکلاء. [ وُ ک َ ] (ع اِ) ج ِ وکیل . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (آنندراج ). رجوع به وکیل شود.
امضای وکالتی چندگانهmulti-proxy signatureواژه‌های مصوب فرهنگستاننوعی امضای وکالتی آستانه‌ای که در آن شمار اعضای گروه وکلا با آستانة تعیین‌شده برابر است
دادشناسیواژهنامه آزاددانش حقوق، علم حقوق، رشته ای دانشگاهی که بایسته های دادگری را می آموزاند، دانش حرفه ای دادشناسان مانند دادبانان (وکلا) و دادرسان و دادوران (قضات).
امضای حلقوی وکالتیproxy ring signatureواژه‌های مصوب فرهنگستاننوعی امضای وکالتی که در آن موکل به گروهی از وکلا برای تولید امضا وکالت می‌دهد، به‌طوری‌که هویت امضاکننده (وکیل) از دید مهاجم (از جمله امضاکنندة اصلی) مخفی بماند
شاررنلغتنامه دهخداشاررن . [رُ ] (اِخ ) پیر. دانشمندعلم الاخلاق فرانسوی متولد در شهر پاریس (1541 - 1603م .). وی وکیل دعاوی و عضو کانون وکلا بود. در اثر خود موسوم به «رساله ٔ عقل » تتبعات مونتنی را بوجه ناهنجاری اقتباس نموده است
وکلاءلغتنامه دهخداوکلاء. [ وُ ک َ ] (ع اِ) ج ِ وکیل . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (آنندراج ). رجوع به وکیل شود.
چوکلالغتنامه دهخداچوکلا. [ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان فرح آباد از آبادیهای مازندران و استرآباد. (مازندران و استرآباد رابینو ص 161).
چوکلالغتنامه دهخداچوکلا.[ ک َ ] (اِخ ) مشهور به بیشه سر. دهی است از دهستان میان رود بخش مرکزی شهرستان ساری . 250 تن سکنه دارد. آب آن از رودخانه ٔ تجن . محصولش برنج و غلات و پنبه است . صیفی کاری دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2</sp
دائوکلالغتنامه دهخدادائوکلا. [ ک َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از بخش مرکزی شهرستان آمل . دارای 50 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
دادوکلالغتنامه دهخدادادوکلا. [ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان بنافت بخش دودانگه ٔ شهرستان ساری . واقع در 15 هزارگزی جنوب باختری کهنه ده . کوهستانی ، جنگلی معتدل . مرطوب . مالاریائی و دارای 730 تن سکنه ٔ مازندرانی و فارسی زبان . آب آ
ساروکلالغتنامه دهخداساروکلا. [ ک َ ] (اِخ ) دهی است ازدهستان علی آباد بخش مرکزی شهرستان شاهی ، واقع در 1500 گزی خاوری راه شوسه ٔ شاهی به ساری ، 3 هزارگزی شمال خاوری ساری . دشت ، هوای آن معتدل و مرطوب ، و آب آن از رودخانه ٔ سیاه
