نعالیلغتنامه دهخدانعالی . [ ن ِ ] (ص نسبی ) کفش ساز. نعلین ساز. (ناظم الاطباء). رجوع به نِعالی ّ شود. || (اِ) کفش . پااوزار. (ناظم الاطباء).
پای اوزارلغتنامه دهخداپای اوزار. [ اَ / اُو ] (اِ مرکب ) تختکی که جولاهگان پای بر بالای آن نهاده بفشارند. (جهانگیری ). و رجوع به پااوزار و پاافزار و پای افزار شود : غیر نعلین و گیوه و موزه غیر مسحی و کفش و پای اوزار.<p class="au
پای اوزارهلغتنامه دهخداپای اوزاره . [ اَ / اُو رَ / رِ ] (اِ مرکب ) دو تخته کوچک باشد به اندام نعلین که بافندگان بوقت بافندگی پای بر آن گذارند و بردارند. (برهان ). چوبی باشد که جولاهه در وقت کار کردن پای بر آن نهد. پاوزار. معلّی .