(دُ) [ فر. ] ( اِ.) قضیه ای که به ظاهر تناقض داشته باشد، باطل نما.
قضیه ای که به ظاهر تناقض داشته باشد، باطل نما. متناقض نما
اردوکشی . [ اُ ک َ / ک ِ ] (حامص مرکب ) تحشید سپاه .
بعثة
campaign
paradox
متناقض نما (نه متناقض)، مثل درخت در آتش.
پارادوکس
پارادوکس ها