پالایشگاه

pālāyešgāh

معنی

۱. جای صاف کردن؛ تصفیه‌خانه.
۲. (شیمی) محل تصفیه کردن نفت.

جست‌وجوی دقیق

پالایشگاه

فرهنگ فارسی عمید

۱. جای صاف کردن؛ تصفیه‌خانه.۲. (شیمی) محل تصفیه کردن نفت.

پالایشگاه

refinery

واژه‌های مصوب فرهنگستان

سامانه‏ای برای پالایش موادی مثل نفت خام و گاز طبیعی

پالایشگاه

دیکشنری فارسی به ترکی

rafineri

پالایشگاه

فرهنگ فارسی معین

(یِ) ( اِ.) تصفیه خانه .

جست‌وجوی هم‌آوا

پیازیان

Alliaceae

واژه‌های مصوب فرهنگستان

تیره‌ای از مارچوبه‏سانان با گل‏آذین چتری و بوی مشخص سیر یا پیاز

پالایشگاه شکر

دیکشنری فارسی به انگلیسی

refinery

پالایشگاه نفت

دیکشنری فارسی به انگلیسی

refinery

آلوسیاه

لغت‌نامه دهخدا

آلوسیاه . (اِ مرکب ) قسمی آلو درشت تر از آلوزرد برنگ سرخ تیره . اجاص . اجاس .

حق الوصایة

لغت‌نامه دهخدا

حق الوصایة. [ ح َق ْ قُل ْ وَ ی َ ] (ع اِ مرکب ) پاداشی که وصی را مقرر است .

جست‌وجوی متن

refiner

دیکشنری انگلیسی به فارسی

پالایشگاه

refiners

دیکشنری انگلیسی به فارسی

پالایشگاه ها

تصفیهخانه

فرهنگ مترادف و متضاد

پالایشگاه

تصفیه خانه

فرهنگ سره

پالایشگاه

diffractometer

دیکشنری انگلیسی به فارسی

پالایشگاه

جست‌وجوی هم‌آغاز

پالایشگاه شکر

دیکشنری فارسی به انگلیسی

refinery

پالایشگاه نفت

دیکشنری فارسی به انگلیسی

refinery

درپیوند

بیشتر بدانید

پالایشگاه

pālāyešgāh

معنی

جست‌وجوی دقیق

فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مصوب فرهنگستان

دیکشنری فارسی به ترکی

فرهنگ فارسی معین

جست‌وجوی هم‌آوا

واژه‌های مصوب فرهنگستان

دیکشنری فارسی به انگلیسی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

لغت‌نامه دهخدا

لغت‌نامه دهخدا

جست‌وجوی متن

دیکشنری انگلیسی به فارسی

دیکشنری انگلیسی به فارسی

فرهنگ مترادف و متضاد

فرهنگ سره

دیکشنری انگلیسی به فارسی

جست‌وجوی هم‌آغاز

دیکشنری فارسی به انگلیسی

دیکشنری فارسی به انگلیسی