ترجمه مقاله

پدر

pedar

۱. مردی که فرزند داشته باشد.
۲. سرپرست و بزرگ‌تر خانواده.
⟨ پدربرپدر: پشت‌درپشت؛ جدبرجد؛ اباًعن‌جد: ◻︎ پدربرپدر پهلوان بوده‌ام / نگهدار تاج کیان بوده‌ام (فردوسی: لغت‌نامه: پدربرپدر).

۱. اب، ابو، باب، بابا، والد
۲. قاید ≠ مادر

ترجمه مقاله