پرستارخانهلغتنامه دهخداپرستارخانه . [ پ َ رَس ْ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) دارالفقراء. دارالمساکین . || جائی به مدارس و سربازخانه ها که بیماران همان بنگاه را در آن پرستاری کنند. (فرهنگستان ) .
پرستارخانهفرهنگ فارسی عمیدمحلی در آموزشگاهها و سربازخانهها که بیماران همان مکان را در آنجا معالجه و پرستاری کنند.