رشحاتلغتنامه دهخدارشحات . [ رَ ش َ ] (ع اِ) ج ِرشحة. (یادداشت مؤلف ). رجوع به رشحة و رشحه شود.- رشحات قلم ؛ کنایه از نوشته های شخص که بوسیله ٔ قلم انجام گیرد: رشحات قلم توانای شما رسید. (یادداشت مؤلف ).
پیرشهیدلغتنامه دهخداپیرشهید. [ ش َ ] (اِخ ) دهی از دهستان گلیان بخش شیروان شهرستان قوچان واقع در 2هزارگزی جنوب شیروان ، سر راه مالرو عمومی شیروان به گلیان . جلگه ، معتدل دارای 345 تن سکنه . آب آن از چشمه و رودخانه محصول آنجا غلا
راست راستلغتنامه دهخداراست راست . (ق مرکب ) دور از خمیدگی . نهایت مستقیم و آخته . بی کجی . || در تداول عامه بی پروا، بی اعتنا، آشکار، علنی . و در ترکیبات زیر بدین معانی آید:- راست راست رفتن و برگشتن ؛ برای انجام دادن کاری سرسری و بدون دقت و اعتنا رفتن و بی نتیجه برگشتن
نکاحلغتنامه دهخدانکاح . [ ن َک ْکا ] (ع ص ) آنکه زن بسیار گرفته باشد. کثیرالنِکاح .پرشهوت . (ناظم الاطباء). رجوع به نِکاح و نکح شود.
گرم شهوتلغتنامه دهخداگرم شهوت . [ گ َش َهَْ وَ ] (ص مرکب ) شهوت پرست . پرشهوت : گفتن افسانه های مهرانگیزکه کند گرم شهوتان را تیز.نظامی .