پرهازهلغتنامه دهخداپرهازه . [ پ َزَ / زِ] (اِ) رکوی سوخته و چوب پوسیده که بر زبر سنگ چخماق نهند و چخماق بزنند تا آتش در آن درگیرد و آنرا پده و خف و پود نیز گویند. (جهانگیری ) (برهان قاطع).
پرهازهفرهنگ فارسی معین(پَ زِ یا زَ) ( اِ.) رکوی سوخته و چوب پوسیده که بر زیر سنگ چخماق نهند و چخماق زنند تا آتش در آن گیرد.
رهوجةلغتنامه دهخدارهوجة. [ رَهَْ وَ ج َ ] (ع اِمص ) خوشراهی اسب . (ناظم الاطباء). نوعی از رفتار که رهواری باشد و معرب است . (منتهی الارب ) (آنندراج ). نوعی از رفتار. (از اقرب الموارد). رجوع به رهواری شود.
قولغتنامه دهخداقو. [ق َ / قُو ] (اِ) رکوی سوخته و پنبه و صحیح بیخ درختی است که پر ملایم باشد و آتش چخماق در آن زود گیرد. (آنندراج ). رکو و پنبه ٔ نیم سوخته . (ناظم الاطباء). چوب پنبه ای که در آتش روشن کردن با چقماق استعمال میشد.(فرهنگ نظام ). آتش گیره . (نا