پرهیاهوئیلغتنامه دهخداپرهیاهوئی . [ پ ُ هََ یا ] (حامص مرکب ) پرآوازی . بسیاری داد و فریاد. بسیاری آوازهای درهم .
رهاولغتنامه دهخدارهاو. [ رَ ] (اِ مرکب ) رهاب . آبراهه . (از یادداشت مؤلف ). آبگذر و ممر آب . (ناظم الاطباء). آبراهه . (آنندراج ). || نهر. || قنات و کاریز. || مسافر از روی آب . (ناظم الاطباء). سیاح و مسافر بحر و دریا. (آنندراج ).
رهاولغتنامه دهخدارهاو. [ رَ ] (اِ) (اصطلاح موسیقی ) نغمه و آهنگی است از موسیقی قدیم . (فرهنگ فارسی معین ) (از آنندراج ). رجوع به رهاوی شود.
پرهیاهوئیلغتنامه دهخداپرهیاهوئی . [ پ ُ هََ یا ] (حامص مرکب ) پرآوازی . بسیاری داد و فریاد. بسیاری آوازهای درهم .
پرهیاهوئیلغتنامه دهخداپرهیاهوئی . [ پ ُ هََ یا ] (حامص مرکب ) پرآوازی . بسیاری داد و فریاد. بسیاری آوازهای درهم .