پروستاتفرهنگ فارسی عمیدغدۀ کوچک مخروطیشکلی در زیر مثانۀ مردان که مجرای منی از آن عبور میکند و مایع لزج سفیدرنگی را ترشح میکند؛ وذی.
پروستاتprostate gland, prostateواژههای مصوب فرهنگستانغدهای در موجودات نر که در اطراف گردن مثانه و پیشابراه قرار دارد
پروستاتفرهنگ فارسی معین(پُ رُ سْ) [ فر. ] (اِ.) یک زوج غده که تقریباً هر یک به اندازة بادام کوچکی هستند و به طور قرینه در ابتدای پیشاب راه (آلت ) در بالای میان دو راه قرار گرفته اند.
راستادلغتنامه دهخداراستاد. (اِ) وظیفه . راتبه . (آنندراج ) (انجمن آرای ناصری ). راتب . (برهان ). وجه گذران . (ناظم الاطباء). ماهیانه . (شعوری ج 2 ص 4) : خدایا بخواهم ز توراستادچو جودت همه را وظیف
راستاتلغتنامه دهخداراستات . (اِخ ) یکی از شهرهای آلمان که در ناحیه ٔ باد واقع است و 12200 تن سکنه دارد. در این شهر دو مرتبه کنگره تشکیل شده است یکی در بین سالهای 1713 - 1714 م . بعد از جنگ جانش