پرکرشمهلغتنامه دهخداپرکرشمه . [ پ ُ ک ِ رِ م َ / م ِ ] (ص مرکب ) پرناز و غمزه . پر از ناز و غمزه : شهریست پرکرشمه و خوبان ز شش جهت چیزیم نیست ورنه خریدار هر ششم .حافظ.
پرکرشمهفرهنگ فارسی عمیدباناز و غمزۀ بسیار؛ پرناز: ◻︎ شهریست پرکرشمهٴ حوران ز ششجهت / چیزیم نیست ور نه خریدار هر ششم (حافظ: ۶۷۴ حاشیه).