پستاندارفرهنگ فارسی عمیدهر جاندار که بچه بزاید، بچۀ خود را شیر بدهد، خونگرم و دارای ستون فقرات باشد. مادۀ آنها در پستانها غدههایی دارند که شیر از آنها میتراود.
پستاندارفرهنگ فارسی معین(پِ) (اِمر.) رده ای از جانوران مهره دار خون گرم اغلب دارای بدن پوشیده از پشم یا مو به ویژه دارای غده های پستانی در ماده ها و معمولاً بچه زا. ج . پستانداران .
پستاندارانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی تانداران میمون، عنتر (انتر)، بوزینه، شمپانزه، گوریل، بابون، اورانگوتان درندگان، بهایم، گربهسانان، گربه▼، شیر، ببر، پلنگ، یوزپلنگ، چیتا، پوما فیل، ماموت، موش، روباه، شغال، کفتار، زرافه، گور، گوراسب، گورخر، گراز، خوک، غوچ(قوچ)، بوفالو (بافالو )، کرگدن، اسب آبی سمور، سنجاب، خرگوش گوزن،
پستاندارانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی تانداران میمون، عنتر (انتر)، بوزینه، شمپانزه، گوریل، بابون، اورانگوتان درندگان، بهایم، گربهسانان، گربه▼، شیر، ببر، پلنگ، یوزپلنگ، چیتا، پوما فیل، ماموت، موش، روباه، شغال، کفتار، زرافه، گور، گوراسب، گورخر، گراز، خوک، غوچ(قوچ)، بوفالو (بافالو )، کرگدن، اسب آبی سمور، سنجاب، خرگوش گوزن،