بسغدهلغتنامه دهخدابسغده . [ ب َ س َ / س ُ دَ/ دِ ] (ن مف ) پسغده . آسغده . آماده و ساخته و مهیا. (برهان ). آماده و مهیا. (جهانگیری ) (انجمن آرا) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). ساخته و آماده . بسغدیدن مصدر آن و آسغده نیز گویند. (رش