ترجمه مقاله

پسند

pasand

۱. = پسندیدن
٢. (اسم مصدر) قبول کردن؛ انتخاب کردن.
٣. (اسم) سلیقه.
٤. (صفت) دل‌خواه.
٥. (صفت) پسندکننده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): خودپسند، دشوارپسند.
٦. (صفت) قبول‌شده توسطِ؛ پذیرفته‌شده توسطِ (در ترکیب با کلمۀ دیگر): عامه‌پسند، دلپسند، گیتی‌پسند، خاطرپسند.
⟨ پسند داشتن: (مصدر متعدی) پسندیدن.
⟨ پسند کردن: (مصدر متعدی)
۱. پسندیدن؛ انتخاب کردن؛ گزینش کردن.
۲. برگزیدن.

۱. اجابت، پذیرش، دلخواه، صوابدید، قبول، مرغوب، مقبولیت، مقبول
۲. سلیقه
۳. انتخاب، گزینش، گزیدن
۴. تایید، تصدیق ≠ ناپسند

ترجمه مقاله