لغتنامه دهخدا
پشت پا زدن . [ پ ُ زَ دَ ] (مص مرکب ) (یا... بر چیزی ) با تحقیر و استخفاف رد کردن . بدور افکندن . رها کردن . چشم پوشیدن . ترک گفتن . ترک دادن . (برهان قاطع). اعراض نمودن . ول کردن . (در تداول عوام ) : اما می ترسیدم که از سر شهوت برخاستن و لذت نقد را پش