ترجمه مقاله

پلشت

palašt

چرک‌آلود؛ پلید؛ آلوده؛ چرکین: ◻︎ با دل پاک مرا جامهٴ ناپاک سزاست / بد مر آن را که دل و جامه پلید است و پلشت (کسائی: ۶۲).

۱. پلید، چرکین، چرک، عفونی، قذر، لچر، ناپاک، نجس
۲. نکبتی ≠ پاک

ترجمه مقاله