ترجمه مقاله

پنجه

panje

۱. (زیست‌شناسی) پنج انگشت دست یا پا در انسان.
۲. (زیست‌شناسی) ناخن‌های دست‌وپای جانوران درنده.
۳. (زیست‌شناسی) چنگال پرندگان.
۴. هرچیزی که شبیه پنج انگشت دست انسان باشد.
۵. در آیین زردشتی، پنج روز آخر سال که مصادف با آخرین روزهای فروردینگان است و عبارتند از: اَهنَوَد، اُشتَوَد، سپَنتَمَد، هَوخَشَتر، و وهِشتواش؛ پنجه‌وه؛ پنجۀ بزرگ؛ اندرگاه؛ پنجۀ دزدیده.
⟨ پنجهٴ دزدیده: [قدیمی] = بهیزک
⟨ پنجه زدن: (مصدر متعدی و مصدر لازم)
۱. چنگ زدن.
۲. با پنجه کسی را آزردن.
۳. (مصدر لازم) [قدیمی] با کسی درافتادن.
۴. (مصدر لازم) نبرد کردن.
⟨ پنجهٴ مریم: (زیست‌شناسی) = گل۱ ⟨ گل نگون‌سار

۱. برثن، چنگال، چنگول، مخلب
۲. دست

ترجمه مقاله