ترجمه مقاله

پهلوان

pahle(a)vān

۱. دلیر؛ دلاور: ◻︎ کسی کاو بُوَد پهلوان جهان / میان سپه درنمانَد نهان (فردوسی: ۲/۱۶۳)، ◻︎ اگر پهلوان‌زاده باشد رواست / که بر پهلوانان دلیری سزاست (فردوسی: ۶/۴۴۴).
۲. نیرومند.

دلاور، دلیر، شجاع، قهرمان، گرد، مبارز، نیو، یل

ترجمه مقاله