پوشندهلغتنامه دهخداپوشنده . [ ش َ دَ / دِ ] (نف ) آنکه چیزی بر تن یا بر چیز دیگر پوشد. آنکه پوشد. || آنکه مستور دارد. آنکه مخفی کند. آنکه کتمان کند. ساتر. ساترة. کاتم . کاتمه : بر فضل تست تکیه ٔ امیدوار از آنک پاشنده ٔ عطائی و پو
پوسندگیلغتنامه دهخداپوسندگی . [ س َ دَ / دِ ] (حامص ) چگونگی و صفت پوسنده . چُرّندگی (در تداول مردم قزوین ).
ساترلغتنامه دهخداساتر. [ ت ِ ] (ع ص ، اِ) پوشنده . (آنندراج ). || پوشش . || روپوش . سرپوش .- ساتر عورت ؛ پوشنده ٔ عورت . عورت پوش .
درون پوشلغتنامه دهخدادرون پوش . [ دَ ] (نف مرکب ) درون پوشنده . پوشنده ٔ درون . که درون خود بپوشاند، که افکار خویش بروز ندهد. که اندیشه های خود عادةً پنهان دارد. (یادداشت مرحوم دهخدا).