پوشینهcapsule 2واژههای مصوب فرهنگستان1. غشا یا پوشش یا ساختار دیگری که بافت یا اندامی را در بر میگیرد 2. پوشش لعابمانندی معمولاً از جنس پلیساکارید که لایهای محافظ به دور برخی باکتریها میسازد * "پوشینه" مصوب فرهنگستان اول
وسنةلغتنامه دهخداوسنة. [ وَ ن َ ] (ع اِ) سِنة. وسن . گرانی خواب یا اول آن یا پینکی و غنودگی . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
وشنهلغتنامه دهخداوشنه . [ وِ ن َ / ن ِ ] (اِ) گیاه کنب و شاهدانه . (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین ).
وسنةلغتنامه دهخداوسنة. [ وَ س َ ن َ ] (ع اِ) سِنة. وَسَن . گرانی خواب یا اول آن یا پینکی و غنودگی . (منتهی الارب ). خوابناکی و گرانی خواب و پینکی و اول خواب . (ناظم الاطباء).
وسنةلغتنامه دهخداوسنة. [ وَ س ِ ن َ ] (ع ص ) مؤنث وَسِن . زن غنوده و خوابناک . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به وسن شود.
وشگنهلغتنامه دهخداوشگنه . [ وَ گ َ ن َ / ن ِ ] (اِ) وشکنه . آلت تناسل . (برهان ). رجوع به وشکنه و شنگه شود.
پوشینهدارencapsulatedواژههای مصوب فرهنگستانویژگی ترکیبات غذایی خاصی که بهوسیلۀ موادی خوراکی همچون ژلاتین یا صمغهای گیاهی پوشانده شدهاند
پوشینهدارسازیencapsulationواژههای مصوب فرهنگستانروشی که در آن ترکیبات حساس مواد غذایی با مواد محافظ پوشانده میشوند
پوشینۀ بُنشکافbasicidal capsuleواژههای مصوب فرهنگستانپوشینهای که با ایجاد شکافهایی در قاعدۀ خود باز میشود
پوشینۀ بومنBowman's capsuleواژههای مصوب فرهنگستانپوشش یاختهای دولایه که تودهای از مویرگها را احاطه کرده است و کلافهای کلیه را به وجود میآورد
پوشینهدارencapsulatedواژههای مصوب فرهنگستانویژگی ترکیبات غذایی خاصی که بهوسیلۀ موادی خوراکی همچون ژلاتین یا صمغهای گیاهی پوشانده شدهاند
پوشینهدارسازیencapsulationواژههای مصوب فرهنگستانروشی که در آن ترکیبات حساس مواد غذایی با مواد محافظ پوشانده میشوند