پژوهیدنیلغتنامه دهخداپژوهیدنی . [ پ ِ / پ َ دَ ] (ص لیاقت ) قابل پژوهیدن . سزاوار پژوهیدن . لایق پژوهیدن . که پژوهیدن آن ضروری است .
وادنگلغتنامه دهخداوادنگ . [ دَ ](اِ) نکول . انکار پس از اقرار. دبه . در تداول عوام دبه و واقول . (یادداشت مؤلف ). و رجوع به دبه شود.
وادیینیلغتنامه دهخداوادیینی . [ یَی ] (ص نسبی ) منسوب است به وادیین که شهری است در کوههای سراة و نزدیک شهرهای قوم لوط بوده است . (از انساب سمعانی ورق 575).
وادیینیلغتنامه دهخداوادیینی . [ یَی ] (اِخ ) ابوبکر محمدبن موسی بن محمدبن المثنی الوادیینی از محدثان بود وی از ابوالعباس حمیدبن نفیح بن ابراهیم البلدی روایت کرده که او هم از ابوبکر احمدبن محمدبن عبدوس النسوی الحافظ روایت کرده است . (از لباب الانساب ).