پیتلغتنامه دهخداپیت . (اِخ ) نام طبقه ای در جزیره ٔ پنجم از دیبات هفتگانه . (رجوع به ماللهند بیرونی ص 127 شود).
پیتلغتنامه دهخداپیت . (اِخ ) نام تنگه ای است در انتهای جنوبی شیلی در کشور ماژلان و در بین جزیره ٔشاتام و ساحل پتاگونیا و آن از سوی شمال غربی بجانب جنوب شرقی امتداد یافته است . (قاموس الاعلام ترکی ).
پیتلغتنامه دهخداپیت . (اِ) پت . عُثة. بید. کرمی که در جامه افتد و تباه کند. مته ٔ پشم . سوس . (منتهی الارب ).
پیتلغتنامه دهخداپیت . (اِخ ) ویلیام (لرد چاتام ) . سیاستمدار انگلیسی (1708 - 1778 م .) مولد وستمینستر. وی در زمان جنگهای هفت ساله رهبری سیاست انگلستان کرد. صاحب قاموس الاعلام ترکی آرد: یکی از سیاسیون انگلستان است ، وی بسال <
پیت پیتلغتنامه دهخداپیت پیت . (اِ صوت ) پچ پچ . نجوی . زیرگوشی . سخن آهسته با کسی گفتن که دیگری درنیابد.
پیت پیت کردنلغتنامه دهخداپیت پیت کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) سخن گفتن بنرمی با کسی که دیگری درنیابد. نجوی . بیخ گوش کسی حرف زدن بآهستگی . (فرهنگ نظام ). پچ پچ کردن .
پیت خوردنلغتنامه دهخداپیت خوردن . [خوَرْ / خُرْ دَ ] (مص مرکب ) پیچ خوردن . بدور خود پیچیدن . تاب برداشتن . تافته شدن چنانکه نخی تابیده .- پیت خوردن پا ؛ پیچیدن پا هنگام رفتن . پیتیلی خوردن (در تداول مردم قزوین ).
پیتاگرلغتنامه دهخداپیتاگر. [ گ ُ ] (اِخ ) فیثاغورس در تداول فرانسویان . فیلسوف و ریاضی دان یونانی قرن ششم ق .م . رجوع به فیثاغورس شود.
پیت پیت کردنلغتنامه دهخداپیت پیت کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) سخن گفتن بنرمی با کسی که دیگری درنیابد. نجوی . بیخ گوش کسی حرف زدن بآهستگی . (فرهنگ نظام ). پچ پچ کردن .
پیت پیتلغتنامه دهخداپیت پیت . (اِ صوت ) پچ پچ . نجوی . زیرگوشی . سخن آهسته با کسی گفتن که دیگری درنیابد.
پیت پیتلغتنامه دهخداپیت پیت . (اِ صوت ) پچ پچ . نجوی . زیرگوشی . سخن آهسته با کسی گفتن که دیگری درنیابد.
خیت و پیتلغتنامه دهخداخیت و پیت . [ ت ُ ] (ص مرکب ، از اتباع ) شرمنده و بور و مغلوب . رجوع به فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمالزاده شود.- خیت و پیت شدن ؛ خیت شدن . مغلوب و شرمنده و بور شدن .- خیت و پیت کردن ؛ در مسابقه و مباحثه و محاوره و امثال آن
لاپیتلغتنامه دهخدالاپیت . (اِخ ) نام قوم اساطیری تِسالی . شهرت آنان به سبب مهارت در رام کردن اسبان و هم به علت جنگی است که با سنتورها در جشنهای پیریتو کردند چه در آن وقت پیریتوها در هنگام مستی به زنان اهانت ورزیدند.