25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
پیروزی
پیروزی
مَفَازاً
پیروزی
فیروزی
پیروزبهر
بیشتر بدانید
خضری
reduced mobility coefficient
اعادی
ruined
رزده
prehensility
پیروزمندی
piruzmandi
معنی
۱. کامیابی.
۲. فتح؛ ظفر.
جستوجوی دقیق
پیروزمندی
فرهنگ فارسی عمید
۱. کامیابی.۲. فتح؛ ظفر.
پیروزمندی
دیکشنری فارسی به انگلیسی
triumph
جستوجوی متن
پیروزمندانه
فرهنگ فارسی عمید
۱. توٲم با پیروزمندی.۲. (قید) با حالت پیروزمندی.