پیونددارلغتنامه دهخداپیونددار. [ پ َ / پ ِ وَ ] (نف مرکب ) دارای پیوند. هرچیز که آنرا پیوند کرده باشند. (آنندراج ).- درخت پیونددار؛درختی که از پوست یا شاخه ٔ درخت دیگر بدو پیوند زده باشند جهت دگرگونی یا به شدن میوه یا گل آن . || بندخورده . بندزده چون کاسه و ج
متغیرهای تصادفی پیونددارassociated random variablesواژههای مصوب فرهنگستانمتغیرهایی که همبستگی هر دو تابع صعودی از آنها نامنفی است
پیوندپذیرلغتنامه دهخداپیوندپذیر. [ پ َ / پ ِ وَ پ َ ] (نف مرکب ) خورای پیوند. درخور و لایق پیوند. که قابلیت پیوند دارد. که پیوند قبول تواند کرد.
متغیرهای تصادفی پیونددارassociated random variablesواژههای مصوب فرهنگستانمتغیرهایی که همبستگی هر دو تابع صعودی از آنها نامنفی است
متغیرهای تصادفی پیونددارassociated random variablesواژههای مصوب فرهنگستانمتغیرهایی که همبستگی هر دو تابع صعودی از آنها نامنفی است