پیوندیدنلغتنامه دهخداپیوندیدن . [ پ َ / پ ِ وَ دی دَ ] (مص ) پیوند یافتن . متصل و پیوسته و مرتبط شدن .
پیوستنلغتنامه دهخداپیوستن . [ پ َ / پ ِ وَ ت َ ] (مص ) مقابل گسیختن . متصل کردن . اتصال دادن . وصل . (دهار) (تاج المصادر). وصیلة؛ بهم آوردن . ترصیص ؛ بهم کردن . (دهار). الحاق کردن . منضم ساختن . رجوع به پیوندیدن شود : یکروز بهرام با سپاه