پیکرتراشلغتنامه دهخداپیکرتراش . [ پ َ / پ ِ ک َ ت َ ] (نف مرکب ) بت تراش . بتگر: فیدیاس پیکرتراشی بی نظیر بود.
سارازنلغتنامه دهخداسارازن . [ زَ ] (اِخ ) پیکرتراش فرانسوی ، متولد در نویون یکی از بنیادگذاران آکادمی نقاشی و مجسمه سازی فرانسه است [ 1592 - 1660م . ] .
مجسمه سازلغتنامه دهخدامجسمه ساز. [ م ُ ج َس ْ س َ م َ / م ِ ] (نف مرکب ) آن که مجسمه سازد. مجسمه تراش . پیکرتراش .
مجسمهسازفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه ساز، پیکرتراش، تندیسکار، قالبساز مرمرتراش تراشکار، صنعتگر