ترجمه مقاله

چارسو

čārsu

= چهارسو: ◻︎ در این چارسو هیچ هنگامه نیست / که کیسه‌بُر مرد خودکامه نیست (نظامی۵: ۷۸۲)، ◻︎ نباشد سپاه تو هم پایدار / چو برخیزد از چارسو کارزار (فردوسی: ۸/۳۵۸).

۱. چهارسو، چهارسوق، چهارراه(بازار)
۲. چهارجهت، جهاتاربعه
۳. چهارپر، چهارپهلو(آچار)

ترجمه مقاله