تکه تکهلغتنامه دهخداتکه تکه . [ ت ِک ْ ک َ / ک ِ ت ِک ْ ک ِ / ک َ ] (ص مرکب ) پاره پاره و لقمه لقمه . (ناظم الاطباء). قطعه قطعه . بریده بریده .
تکه تکهدیکشنری فارسی به انگلیسیasunder, bitty, fractional, piecemeal, sky-high, lump, patchy, sectional
تکهتکهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت کهتکه، پارهپاره، عضوعضو، ریزریز، قیمه، قیمهقیمه شقهشده، مثلجگر زلیخا، شکسته، جدا ناقص پرپرو، تجهیز نشده کوچک
abacusدیکشنری انگلیسی به فارسیهمسر، چرتکه، قطعه مربع کاشی معرق، تخته روی سرستون، گنجه ظرف، لوح مربع موزائيك سازي، چتکه
abacusesدیکشنری انگلیسی به فارسیabacuses، چرتکه، قطعه مربع کاشی معرق، تخته روی سرستون، گنجه ظرف، لوح مربع موزائيك سازي، چتکه
abaciدیکشنری انگلیسی به فارسیabaci، چرتکه، قطعه مربع کاشی معرق، تخته روی سرستون، گنجه ظرف، لوح مربع موزائيك سازي، چتکه
چرتگهلغتنامه دهخداچرتگه . [ چ ُ گ َ / گ ِ ] (روسی ، اِ) چرتکه . چتکه ، در تداول عامه . آلتی چوبین برای جمع و تفریق حساب . رجوع به چرتکه شود.