ترجمه مقاله

چخماق

čaxmāq

۱. قطعۀ آهن که به سنگ می‌زنند تا جرقه تولید شود و با آن آتش روشن کنند؛ آتش‌زنه.
۲. آلتی در تفنگ که وقتی به ته فشنگ می‌خورد گلوله محترق می‌شود.

۱. آتشزنه، پازند، چخماغ، قداحه، فروزینه، مرو
۲. تبرزین

ترجمه مقاله