ربولهلغتنامه دهخداربوله . [ رَ ل َ ] (از ع ، اِ) به لغت اندلس رستنیی باشد که آن را کنگر گویند و با ماست خورند.(برهان ) (آنندراج ). قسمی از کنگر. (ناظم الاطباء).
ربالةلغتنامه دهخداربالة. [ رَ ل َ ] (ع اِمص ) بسیاری گوشت . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (آنندراج ). بسیاری گوشت و پیه . (از متن اللغة).
ربولیلغتنامه دهخداربولی . [ ] (عبرانی ، اِ) لفظی است عبرانی ، یعنی ای معلم . || یکی از القاب معززه ٔ یهود بود. (قاموس کتاب مقدس ).
ربالیلغتنامه دهخداربالی . [ رَ ] (اِخ ) جعفربن محمد. او از ابوعاصم و حسین بن حفص اصفهانی روایت کرد، و حسن بن محمدبن شعبة بغدادی از وی روایت دارد. (از اللباب فی تهذیب الانساب ).