لغتنامه دهخدا
چنبیدن . [ چُم ْ دَ ] (مص ) بمعنی جست و خیز کردن . (برهان ) (آنندراج ) (از انجمن آراذیل چنبک ). بمعنی جست و خیز کردن . (رشیدی ). جست و خیز کردن و جستن و جهیدن . (ناظم الاطباء) : چنان گریزد دشمن که شیر رایت اوز هیبت تو نچنبد مگر به شکل شکال .<br