چوبکینلغتنامه دهخداچوبکین . [ ب َ ] (اِ) چوبکش افزاری باشد که بدان پنبه دانه از پنبه جدا کنند خواه آن را از آهن ساخته باشند خواه از چوب . (برهان ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین ). آنچه بدان پنبه دانه از پنبه جدا کنند و بهندی اوتنی خوانند. (شرفنامه ٔ منیری ). چوبی که بدان پنبه د
يُوبِقْهُنَّفرهنگ واژگان قرآنآنها را نابود می کند (کلمه يوبقهن مضارع باب افعال از مصدر ايباق است ، و ايباق به معناي اهلاک و نابود کردن است ، و ضمير مؤنث در آخر اين کلمه به کلمه "جوار" در دو آیه قبل بر ميگردد. جزمش به دلیل شرط شدن برای قبل از خود می باشد)
چوپگینلغتنامه دهخداچوپگین . [ پ َ ] (ص نسبی ) چوبکین . از جنس چوبک . || (اِ) افزاری جهت پاک کردن پنبه . چوپلین . (ناظم الاطباء). رجوع به چوبکین و نیز رجوع به چوپلین شود. || عصای کوچک . (ناظم الاطباء).
چوپلینلغتنامه دهخداچوپلین . [ پ َ ] (اِ) دست افزاری که بدان پنبه دانه را از پنبه جدا سازند. (جهانگیری ). بمعنی چوبگین است . افزاری که پنبه دانه از پنبه جدا کند. (برهان ) (آنندراج ). چوبکش . (شعوری ). لابد تصحیف چوبکین است . (محمد قزوینی از حواشی برهان ). افزاری جهت پاک کردن پنبه . (ناظم الاطباء
چوبکشلغتنامه دهخداچوبکش . [ ک َ / ک ِ ] (نف مرکب ) کشنده ٔ چوب . || (اِ مرکب ) افزاری باشد از چوب که پنبه دانه را بدان از پنبه جدا کنند. (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). چوبگین . رجوع به چوبکین شود.