چوخیدنلغتنامه دهخداچوخیدن . [ دَ ] (مص ) چخیدن . (جهانگیری ) (آنندراج ) (انجمن آرا) (ناظم الاطباء). ستیزه کردن . (برهان ) (آنندراج ) (انجمن آرا) (ناظم الاطباء). و این تبدیل چخیدن است . (آنندراج ). رجوع به چخیدن و نیز رجوع به چغیدن شود. || کوشیدن . (برهان ) (ناظم الاطباء). || لغزیدن را گویند و آ
وخدانلغتنامه دهخداوخدان . [ وَ خ َ ] (ع مص ) وَخد. وخید. شتافتن شتر یا نوعی از رفتار شتر همچو رفتار شترمرغ یا گام فراخ نهاده رفتن آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). پوییدن شتر. (تاج المصادر بیهقی ). رجوع به وخد شود.