ترجمه مقاله

چکاندن

čekāndan

۱. مایعی را قطره‌قطره در چیزی ریختن؛ چکه‌چکه ریختن: ◻︎ ناله بر گردون رسانیدن گرفت / وز دو دیده خون چکانیدن گرفت (جامی۲: ۴۳۴).
۲. خالی کردن تپانچه یا تفنگ؛ کشیدن ماشۀ اسلحه و تیر انداختن.

۱. چکانیدن، قطرهقطره ریختن
۲. شلیک کردن، ماشه کشیدن

ترجمه مقاله