لغتنامه دهخدا
چکله . [ چ َ ل َ / ل ِ ] (اِ) مطلق آنچه از جایی بچکد. (برهان ). هر چه از جایی بیفتد. (ناظم الاطباء). || قطره و چکیدن را نیز گویند. (برهان ) (ناظم الاطباء). چک و چکره و چکه . چیکلَه . (در لهجه ٔ روستائیان فیض آباد محولات بخش تربت حیدریه ). و ر