کارآزمایلغتنامه دهخداکارآزمای . [ زْ / زِ ] (نف مرکب ) تجربه کننده . مجرب .تجربه کار. ممارس . کارآزمود. کارآزموده : چو گیو و چو رهام کارآزمای چو گرگین و خرّاد فرخنده رای . فردوسی .همی خواهداین پیر کارآ
کارآزماییلغتنامه دهخداکارآزمایی . [ زْ / زِ ] (حامص مرکب ) تجربه . ممارست . تمرین : به کارآزمائی دلش تیز شددر آن عزم رایش سبک خیز شد.نظامی .
کارآزماییtrial 2واژههای مصوب فرهنگستانمطالعۀ تجربی آیندهنگر و تحلیلی مبتنی بر دادههای اولیۀ جمعآوریشده از افراد یا گروهها
کارآزماییلغتنامه دهخداکارآزمایی . [ زْ / زِ ] (حامص مرکب ) تجربه . ممارست . تمرین : به کارآزمائی دلش تیز شددر آن عزم رایش سبک خیز شد.نظامی .
کارآزماییtrial 2واژههای مصوب فرهنگستانمطالعۀ تجربی آیندهنگر و تحلیلی مبتنی بر دادههای اولیۀ جمعآوریشده از افراد یا گروهها
کارآزمایی بالینی 1clinical trial 2, clinical investigation, clinical studyواژههای مصوب فرهنگستانآزمایش دارو بر روی انسان در حین مطالعۀ علمی فراوردۀ دارویی برای ارزیابی اثربخشی و بیخطر بودن آن بهصورت مقایسهای با یک دارونما یا داروی مشابه یا هر دو
کارآزمودلغتنامه دهخداکارآزمود. [ زْ / زِ ] (ن مف مرکب ) مخفف کارآزموده . تجربه دیده . از کار درآمده . مجرب . کارآزمای : بجوئیم رخشت بیاریم زودایا پرهنرمرد کارآزمود. فردوسی .و رجوع به کارآزموده شود.
خوب رایلغتنامه دهخداخوب رای . (ص مرکب ) خوش رأی . نکورأی . نیکورأی : چنان کرد گنجور کارآزمای که فرموده شاهنشه خوب رای . نظامی .هزار آفرین بر زن خوب رای که ما را بمردی شود رهنمای .نظامی .
پخته رایلغتنامه دهخداپخته رای . [ پ ُ ت َ / ت ِ ] (ص مرکب ) مجرّب . آزموده . فهمیده . عاقل . لبیب : شنید این سخن مرد کارآزمای کهن سال و پرورده و پخته رای .سعدی (بوستان ).
نوشابلغتنامه دهخدانوشاب . (اِ مرکب ) آب گوارا. شربت مطبوع . نوشابه . و نیز کنایه از: آب زندگی ، آب حیات ، آب خضر. رجوع به نوشابه شود : از آنجا خبر داد کارآزمای که نوشاب را در سیاهی است جای . نظامی .مباد این درج دولت را نوردی میف
کارآزماییلغتنامه دهخداکارآزمایی . [ زْ / زِ ] (حامص مرکب ) تجربه . ممارست . تمرین : به کارآزمائی دلش تیز شددر آن عزم رایش سبک خیز شد.نظامی .
کارآزماییtrial 2واژههای مصوب فرهنگستانمطالعۀ تجربی آیندهنگر و تحلیلی مبتنی بر دادههای اولیۀ جمعآوریشده از افراد یا گروهها
کارآزمایی بالینی 1clinical trial 2, clinical investigation, clinical studyواژههای مصوب فرهنگستانآزمایش دارو بر روی انسان در حین مطالعۀ علمی فراوردۀ دارویی برای ارزیابی اثربخشی و بیخطر بودن آن بهصورت مقایسهای با یک دارونما یا داروی مشابه یا هر دو