ترجمه مقاله

کاردانی

kārdāni

١. کاردان بودن؛ دانندگی و بینایی در کار: ◻︎ بخت و دولت به کاردانی نیست / جز به تٲیید آسمانی نیست (سعدی: ۸۴).
۲. (اسم) دورۀ تحصیلات دانشگاهی دوساله؛ فوق‌دیپلم.

۱. آزمودگی، استادی، بصیرت، تخصص، حذاقت، خبرگی، کارآیی، کارآزمودگی، مهارت، وقوف
۲. فوقدیپلم ≠ بیتجربگی

ترجمه مقاله