تدجیهلغتنامه دهخداتدجیه . [ ت َ ] (ع مص ) خفتن در کازه ٔ صیاد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از متن اللغه ). خفتن مرد در کازه ٔ صیاد. (از اقرب الموارد). خفتن صیاد در دجیه ، یعنی در کازه . (از ناظم الاطباء).
مدجهلغتنامه دهخدامدجه . [ م ُ دَج ْ ج ِه ْ ] (ع ص ) صیاد کمین کرده در کازه . (ناظم الاطباء). خسپنده در کازه ٔ صیاد. (آنندراج ). نعت فاعلی است از تدجیة. رجوع به تدجیة شود.
محفظه 1case 3واژههای مصوب فرهنگستانجعبهای که اجزای اصلی سختافزاری رایانه براساس طرحی خاص در آن جای داده شود متـ . کازه
منامسلغتنامه دهخدامنامس . [ م ُ م ِ] (ع ص ) به کازه درنشیننده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ). آنکه در کازه می نشیند جهت شکار. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || محرم و هم راز. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به منامسة شود.