کاوانیدنلغتنامه دهخداکاوانیدن . [ دَ ] (مص ) کاویدن فرمودن . کاویدن کنانیدن . (ناظم الاطباء). رجوع به کاویدن شود.
ناکاویدنیلغتنامه دهخداناکاویدنی . [ دَ ] (ص لیاقت ) که قابل کاویدن نباشد. که آن را نتوان کاویدن . غیرقابل کاویدن . مقابل کاویدنی . رجوع به کاویدنی شود.