ترجمه مقاله

کاک

kāk

۱. [مقابلِ زن] مرد.
۲. نوعی شیرینی خشک، نازک، و لایه‌لایه.
۳. (زیست‌شناسی) [قدیمی] مردمک چشم.
۴. [قدیمی] نوک زبان: ◻︎ بباید بریدن ورا دست و کاک / که تا چون نیامدش از این کار باک (فردوسی: لغت‌نامه: کاک).

ترجمه مقاله