کتیبهلغتنامه دهخداکتیبه . [ ک ِ / ک َ ب َ/ ب ِ ] (از ع ، اِ) ممال کتابة عربی . (فرهنگ فارسی معین ). نوشته : کتاب و کلک همه کاتبان نمونه شودچو کلک او بنگارد کتیبه های کتاب . <p class="author"
کتیبهفرهنگ فارسی عمید۱. نوشته.۲. نوشتهای که بر بالای در یا دیوار عمارت روی سنگ یا کاشی نقش شده باشد.۳. [جمع: کتائب] دستهای از لشکر؛ سواره یا پیاده.
کتبهلغتنامه دهخداکتبه . [ ک َ ت َ ب َ] (ع ص ، اِ) کَتَبَة. ج ِ کاتب (فرهنگ فارسی معین ). نویسندگان . کاتبان . منشیان . (ناظم الاطباء) : اما طریقی که خواجه ٔ فاضل ظهیرالدین کرجی داشت ، کتبه ٔ عجم از نسخ کتابت بر منوال او اگر خواهند قاصر آیند. (مرزبان نامه ). و رجوع به ک
کتبةلغتنامه دهخداکتبة. [ ک َ ت َ ب َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ کاتب . (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). رجوع به کتاب و کاتب شود.
کتبةلغتنامه دهخداکتبة. [ ک ِ ب َ ] (ع اِمص ) نوشتن خواستن کتابی را که می نویسی . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). نبشتن خواستن کتابی را که شخص می نویسد. کتبت . || نوع نبشتن . || هیئت نبشتن . (ناظم الاطباء). کتبت .