fanfare, ostentation, pomp
(کَ رُّ فَ) [ ع . ] (اِ.) شوکت ، حشمت ، جلال .
kırıtma
شٲن و شوکت؛ کروفر.
(دِ هُ) (اِمر.) داروگیر، کروفر.
(کَ شُ فَ) (اِمر.) شان و شوکت ، کروفر.
۱. شٲن و شوکت؛ کروفر.۲. جنگوهیاهو.
۱. ناز؛ عشوه.۲. کرّوفر؛ شٲن و شوکت.
واژه ای بیگانه به معنی دستگاهی برای گرم کردن سریع غذا، دستگاه سریع پخت