ترجمه مقاله

کفتن

kaftan

۱. شکافتن؛ ترکاندن.
۲. (مصدر لازم) ترکیدن؛ شکافته شدن: ◻︎ چو زد تیغ بر فرق آن نامدار / سرش کفت از آن زخم همچون انار (دقیقی: ۱۱۳).

ترجمه مقاله