کلاسیکلغتنامه دهخداکلاسیک . [ کْلا / ک ِ ] (فرانسوی ، ص ) آنچه در کلاسها بکار رود. کلاسی . درسی ، کتاب کلاسیک . (فرهنگ فارسی معین ). || آنچه مربوط بدوره ٔ یونان و روم قدیم یا مؤلفان بزرگ قرن 17 میلادی است : زبانهای کلاسیک ، تئ
کلاسیکفرهنگ فارسی عمید۱. ویژگی آثار متعلق به مکتب کلاسیسم: نمایشنامهٴ کلاسیک.۲. ویژگی آثار ادبی و هنری دورانهای گذشته: ادبیات کلاسیک.۳. ویژگی هر آن چه به مدرسه و دانشگاه مربوط است؛ درسی.
کلاسیکفرهنگ فارسی معین(کِ) [ فر. ] (ص .) 1 - آن چه که معمول و رایج است و جدید نیست . 2 - هر نوشته و اثر هنری که مطابق اصول و قواعد معمول قدیم باشد. 3 - فراگیری دانش یا فنی از طریق مدرسه و دانشگاه . 4 - به عنوان یک مکتب ادبی ، شامل همه مکاتب ادبی پیش از قرن هفدهم فرانسه می شود که از ادبیات قدیم یونان و روم تقلید کرده است
کلاشکلغتنامه دهخداکلاشک . [ ک َ ش َ ] (اِ) بمعنی کلاسنگ است که فلاخن باشد. (برهان ). فلاخن . (ناظم الاطباء). مصحف کلاسنگ . (حاشیه ٔ برهان چ معین ).
کلاسيکيدیکشنری عربی به فارسیمطابق بهترين نمونه , ادبيات باستاني يونان و روم , باستاني , مربوط به نويسندگان قديم لا تين ويونان , رده اي , کلا سيک
دورۀ کلاسیک 1Classic periodواژههای مصوب فرهنگستاندورۀ شکوفایی فرهنگ و هنر و تمدن یونانی در سدههای پنجم و چهارم ق.م متـ . عصر کلاسیک Classical Age
دورۀ کلاسیک 2classical period/ classic periodواژههای مصوب فرهنگستاندورۀ اوج فرهنگ یا تمدن در هر جامعۀ باستانی
باستانشناسی دوران کلاسیکclassical archaeologyواژههای مصوب فرهنگستانشاخهای از باستانشناسی دوران تاریخی که به مطالعۀ تمدن یونان و روم باستان اختصاص دارد